بی توضیح و حاشیه
لعنت بر معاویه
شیر غران
مثل طوفان
حسن آمد دل میدان
بازوانش حرز مادر
علی میگه
جان حسن جان
میره میدون یه تنه
یل هاشونو میزنه
عزرائیل از این به بعد
در فرمان حسنه
قبل از اینکه بزنه حسن سر هارو
به عدو نشون میده راه فرارو
با چه سرعتی پای شتر رو زد که
ایستاده قلب زن شتر سوارو