نزن ای نامرد
درد گرفته کمرم
نزن ای نامرد
نا نداره پیکرم
نزن ای نامرد
اخه بابا ندارم
نزن ای نامرد
نزن ای نامرد
نیا دنبالم نیا
نزن ای نامرد
برو گمشو ب یحیا
نزن ای نامرد نکشونم رو خاک ها
نزن دیگه در نمیاد صدام
نزن نزن نزن به پهلو هام
وقتی که سیلی میزدی دیدم تو دستته انگشتر بابام