خیلی حالم بده باید
ازخودم مراقبت کنم
دیگه وقت این رسیده
که به نجف مهاجرت کنم
چقد شیرینه سرم سنگینه
آدم خدا تو شهر نجف میبینه
خدا میدونه سرم حیرونه چه
ایونی داری ادم میشه دیوونه
همه ی شاعر همه ی نوکرا
همه ی زائرا همه باهم میگن
ندیدم تاالان جایی رو به قشنگی ایوون طلا