همش بگیم اینارو مردم کوچه وبازار
ده تا صدتا میومدن تو خونه روبه بدن
پیغمبر خدا رو به قبله آیه :
إِنَّ ٱللَّهَ وَمَلَـٰٓئِكَتَهُۥ يُصَلُّونَ عَلَى ٱلنَّبِيِّۚ
رو سه بار میخوندن میرفتن بیرون
ده تای دیگه ازکوچه و بازار میومدن
این نماز پیغمبر یه وجبم تشیع نشد
خلیفه تراشی بود یه عده گفته بوده بودن
پارسال توی دانشگاه حیات پیغمبر خدا
روز آخر شد از قول اونا براچی بین دویست نفر
پونصد نفر یاهفصد نفر چوب دستی بلند ولباس
زرد متعهدو شکل تنشون بود انقدر خیاط دم به
نقد آماده بود گاردی برا اینا پیداکنه درست کنه
یا یه پاساژ ملت بغلشون بود رفتن زود لباس
ورزشی زرد خریدن آوردن دادن بهشون مردم از
کوچه و بازار بعیت کردی یا نه دستشونو کشیدن
به دست فلانی برو وگزنه باچوب به دماغ و پیشونی
باید میزدن کشاورز از صحرا آمد اصلا نمیدونست
پیغمبر از دنیا رفته بعیت کردی باکی کشیدن تو مسجد دستو
به جوونامون یاد میدن تو بعضی از دانشگاه ها خود
علی ابن ابی طالب بیعت کرد شما دارید چی میگید دیگه
اولا امام صادق می فرماید این دستو طوری بسته بودن
پهلوان های قدر می بستند از سر شانه از پشت کمر
یکی رو باز کردن بقیه رو چند نفری نگه داشته بودن
ببینید چه خبره عمامه از سرش افتاده سرشانش
برهنه شده پاهاشم برهنه این دستو آوردن به زور
که این انگشتارو یکی شو باز کنند احدی قدرت پیدا
نکردند یه انگشتو باز کنند دستو کشدن ببرن بچسبونن
به دست فلانی نتونستند چند نفری اون اومد پاییین دستشو
از زیر مشت حضرت کشید به این گفتند بیعت